هفت صبح نوشت: مرد افغان که مقابل فروشگاه رفاه همولایتی خود را به قتل رسانده بود و دو سال پس از جنایت دستگیر شده بود بخشیده شد تا پایانی باشد برای درگیریهای قومی و قبیلهای و شخص دیگری قربانی این اختلافات نشود. رسیدگی به این پرونده از ۱۱ فروردین سال ۱۴۰۰ به دنبال گزارش قتل پسر جوانی پشت فروشگاهی بزرگ در غرب تهران آغاز شد. با حضور تیم جنایی در محل آنها با پیکر بیجان پسر جوان در حالی مواجه شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود.
کارآگاهان در ادامه تحقیقات به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل جنایت و تحقیق از شاهدان پرداختند. در تحقیقات مشخص شد لحظاتی قبل از جنایت، سه مرد سوار بر خودرویی سد راه پسر جوان شده و پس از درگیری مرگبار متواری شده بودند.
در ادامه تحقیقات زمانی که تصاویر نظیر به خانوادهاش نشان داده شد، آنها، مردان خودروسوار را شناسایی کردند. آنها از هم ولایتیهای مقتول بودند که از مدتها قبل با نظیر اختلاف داشتند. در ادامه تحقیقات سه نفر از افرادی که در درگیری حضور داشتند دستگیر شده و آنها اعلام کردند عامل جنایت مردی به نام حفیظ و برادر ناتنی یکی از متهمانی است که دستگیر شده است.
تحقیقات تیم جنایی برای دستگیری حفیظ ادامه داشت تا اینکه دو سال پس از قتل، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت پی بردند متهم که مخفیانه کشور را ترک کرده و به افغانستان رفته بود، به صورت غیر قانونی وطنش را ترک کرده و دوباره به ایران بازگشته است.
با مشخص شدن این موضوع کارآگاهان وارد عمل شده و مرد افغان را دستگیر کردند. متهم جوان در تحقیقات اولیه به قتل همولایتیاش اعتراف کرد و گفت: از اتفاق تلخی که رقم خورده به شدت پشیمانم و دلم میخواست زمان به عقب برمیگشت. من واقعا قصدم قتل نبود، میخواستیم مقتول را تنبیه کنیم و طوری او را کتک بزنیم که ناقص شود. اما به جای آن انتقام ما خونین شد و او به قتل رسید.
وی در خصوص انگیزهاش برای انتقام گفت: مدتها قبل مقتول و خانوادهاش در افغانستان داماد ما را در درگیری به قتل رساندند و همین موجب شد تا من و برادر ناتنیام از مقتول و خانوادهاش کینه به دل بگیریم. آنها پس از قتل به ایران فرار کردند و ما که هر از گاهی برای کار به ایران سفر میکردیم، تصمیم گرفتیم به سراغ مقتول و خانوادهاش برویم تا از آنها انتقام بگیریم. پیش از این یک بار آنها را در یک مراسم عروسی در تهران دیدیم. مقتول با برادرم در تالار درگیر شدند و او آن شب حسابی برادرم را کتک زد. این اتفاق کینه ما را بیشتر کرد و به دنبال راهی بودیم تا او را تنبیه کنیم.
او ادامه داد: چند روزی میشد که مقتول را زیر نظر گرفته بودیم و قرار بر این بود که آسیب جدی به او وارد کنیم. من بعد از زدن ضربهها فرار کردم و برادرم بعدا با خبرم کرد که قتل رخ داده است. در تمام این مدت در خانه یکی از دوستانم بودم و از ترس اینکه توسط اقوام و دوستان مقتول شناسایی نشوم بیرون نیامدم. با گذشت دو سال با این فرض که دیگر پلیس دنبالم نیست و از طرفی به خاطر دلتنگی به خانوادهام به ایران بازگشتم.
با اعتراف متهم جوان به جنایت، او به بازسازی صحنه جنایت پرداخت. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، متهم جوان در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. با گذشت 4 سال از جنایت در حالی که نام حفیظ در لیست محکومان به قصاص قرار گرفته بود، اولیای دم در جلسات صلح و سازشی که از سوی قاضی سید محمد رضوی، شعبه دوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی پایتخت برگزار شده بود، شرکت کرده و درنهایت بدون دریافت مبلغ و تنها به یک شرط از قصاص قاتل گذشت کردند.
پدر مقتول زمانی که میخواست برگه رضایت را امضا کند، گفت: مدتهاست که بین دو طایفه درگیری و دعواست و دلم میخواهد این درگیریها که منجر به جنایت شده به پایان برسد. میخواهم از قاتل که تحت هیچ شرایطی به افغانستان برنگردد چرا که ممکن است اقوام و آشنایان او را ببینند و به خاطر نظیر او را به قتل برسانند و این تنها شرط ما برای بخشش است. ما با این بخشش میخواهیم بین دو طایفه صلح و آشتی برقرار شود و در حقیقت پایانی برای قتلها باشد و این رضایت خون بس بین دو طایفه باشد.
با بخشش اولیای دم متهم جوان به زودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه خواهد شد.